موضوع: "تربیتی"

تأثیرات روحی، روانی و اجتماعی نماز

نماز اول وقت در نصوص دینی، مورد تأکید بسیار قرار گرفته و فضایل فراوانی برای آن نقل شده است.

الف. عادت دادن شخص به نظم و انضباط بیشتر.

ب. وجود نشاط و آمادگی و حضور قلب بیشتر، جهت انس و ارتباط با خدا و تقویت کمالات نفسانی.

ج. زمینه سازی جهت انس و الفت و اتحاد بیشتر مسلمانان.

وقتی جامعه اسلامی مقید به خواندن نماز در اول وقت باشند، در هر منطقه بسیاری از مردم هم زمان به نماز می ایستند و صفوف گسترده و پرجمعیت تشکیل می شود. در حالی که نماز در غیر اول وقت، موجب پراکندگی می شود و از اجتماع و شکوه عبادی و انس و الفت مؤمنان در مراکز دینی می کاهد.

نماز گفت وگو و دیدار با معبود است، انسان های وارسته که جز حضرت حق، دوست و ولی نعمتی برای خود نمی شناسند، مشتاقانه در انتظارند تا در اولین فرصت، جسم و روح خسته از دنیای مادیت خود را جانی دوباره بخشند. از این رو حتی قبل از رسیدن وقت نماز، با انجام مقدمات مستحب و با نظافت و معطّر نمودن بدن و لباس، خود را برای حضور در پیشگاه معشوق آماده می کنند.

مهم ترین پیام پخش صدای اذان در اول وقت این است که مردم در نخستین فرصت، با شتاب و عجله همگی به سوی نماز حرکت کنند و در اول وقت آن را اقامه نمایند و هیچ کاری را بهانه برای تأخیر نماز قرار ندهند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: «هیچ نمازی نیست که وقت آن برسد؛ مگر آنکه فرشته ای در برابر مردم ندا کند: ای مؤمنان! برخیزید به جانب آتش هایی که به واسطه ارتکاب معاصی و کارهای ناشایست، بر پشت های خود برافروخته اید. پس فرونشانید آنها را به گزاردن نمازی که پروردگار شما واجب کرده است».[1]

سالار شهیدان، ثابت کرد که در میدان جنگ- آن هم در سخت ترین شرایط- می توان نماز را در «اول وقت» به جا آورد. آن حضرت حتّی جهاد با دشمنان را مانع نماز اول وقت نمی بیند. او نمی گوید: وقت بسیار است، بگذارید اول تکلیف جنگ را معلوم کنیم، بلکه می فرماید: ندای اذان سر دهید تا نماز گزاریم؛ زیرا او برای «نماز» جهاد می کند. کاری که پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام در جنگ صفین کرد؛ همان کسی که فرمود:

«صَلِّ الصَّلاة لوقْتِها المُوقَّت لَها، و لا تُعجِّل وَقتَها لِفراغ، و لا تُؤخَّرها عن وَقتِها لِاشْتِغالٍ»[2]؛
«نماز را در وقت معین آن بخوان، و به خاطر اینکه بی کاری، پیش از وقت آن را به جا نیاور، و به بهانه کار داشتن، آن را به تأخیر مینداز».

و نیز آن حضرت «نماز اول وقت» را یکی از موارد امتحان شیعیان دانسته، می فرماید: «شیعیان ما را به دو خصلت امتحان کنید، اگر این دو را داشتند شیعه هستند: اهمیت به نماز در اول وقت، و دستگیری برادران دینی خود با مال. اگر این دو در آنان نبود، از ما دورند و دورند و دور».[3] امام باقر علیه السلام می فرمود: «بدان که اول وقت همیشه بهتر است؛ پس تا جایی که می توانی به کار خیر بشتاب. محبوب ترین کارها نزد خدای عزّوجلّ کاری است که بنده به آن مداومت ورزد؛ گرچه اندک باشد».[4] حضرت رضا علیه السلام برای استقبال از برخی علویان بیرون رفت. در این هنگام وقت نماز فرا رسید؛ حضرت راه خود را به طرف کلبه ای که در آن نزدیکی بود، کج کرد و زیر صخره ای فرود آمد و فرمود: اذان بگو.

عرض کردم: آیا منتظر نمی مانیم تا یارانمان هم به ما ملحق شوند؟

حضرت فرمود: خدا تو را بیامرزد، هرگز نمازت را بدون علت از اول وقت به تأخیر مینداز. همیشه رعایت اول وقت را بکن؛ پس، من اذان گفتم و نماز خواندیم.[5] امام رضا علیه السلام در حالی که با یکی از پیروان ادیان گذشته، مشغول مباحثه مهمی بودند و بحث به جای حساس و تعیین کننده رسیده بود- به رغم اصرار مخاطب به ادامه گفت و گو و اظهار آمادگی برای پذیرش مکتب اسلام- چون جلسه با وقت نماز مقارن گردید، حضرت فوراً گفت وگو را ختم کرده و به سوی نماز شتافت.[6]

امام خمینی (ره) در پاریس در حالی که حدود سیصد نفر خبرنگار برای مصاحبه با ایشان در ارتباط با مسئله فرار شاه از ایران، در منزلشان اجتماع کرده بودند؛ بعد از آنکه حداکثر دو سه سوال مطرح شده بود و هر چه اصرار شد که مقداری برنامه را ادامه دهند، با عصبانیت فرمود: به هیچ وجه نمی شود و رفت و مشغول نماز اوّل وقت شد.[7]

..در بعضی از روایات آمده است که نماز در اول وقت رضایت و خشنودی خداوند را به همراه دارد و در غیر اول وقت، موجب بخشش و غفران خداست و کسی که بدون هیچ عذری و از روی سهل انگاری نماز را به آخر وقت موکول کند، حقّ نماز را ضایع کرده است.

شهید ثانی می فرماید: هنگامی که وقت نماز داخل می شود، بدان که این میقاتی است که خدای تعالی برای تو قرار داده تا به خدمتش برخاسته و برای خواهش از محضر او و رستگاری با اطاعتش، آمادگی پیدا کنی.
پس شایسته است هنگام رسیدن وقت نماز، شادی بر قلبت غلبه کند و بهجت در چهره ات هویدا گردد؛ زیرا همین وقت است که سبب نزدیکی تو به خدا و وسیله رستگاری است می باشد. بنابراین همان طور که برای ورود سلطانی خود را آماده می کنی، با طهارت و نظافت و پوشیدن لباس های شایسته مناجات، خود را برای رسیدنش آماده کن و با این وقت شریف با وقار و سکینه و خوف و رجا، برخورد کن و عظمت حضرت خالق و نقصان و ناچیزی خود را به یاد داشته باش.[8]

پی نوشت ها:
[1] . شیخ بهایى، اربعین، ص 702 ..
[2] . نهج البلاغه، نامه 27 ..
[3] . جامع آیات و احادیث نماز، ج 1، ص 346 ..
[4] . کافى، ج 3، ص 274 ..
[5] . بحارالانوار، ج 83، ص 21، ح 28 ..
[6] . عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 215 ..
[7] . سیماى فرزانگان، ص 159 ..
[8] . ر. ک: سیدعبداللَّه شبّر، الاخلاق، ص 65 ..

بهترین روش تربیت کودک از دیدگاه اسلام

بهترین روش تربیت کودک از دیدگاه اسلام

حجت‌الاسلام ابراهیم امینی در کتاب آیین تربیت کودک آورده است که حضرت موسی (ع) به خداوند عرض کرد: «پروردگارا کدامیک از اعمال نزد تو برتر است؟ خداوند فرمود، محبت به کودکان، چرا که من فطرت آن‌ها را بر پایه اعتماد به یگانگی خود قرار دادم.»

در آیه ۳۹ سوره «طه» نیز خداوند با حضرت موسی (ع) سخن می‌گوید او را به لطف و محبتی که در حقش ابراز شده واقف می‌کند که او را در صندوقی گذاشته تا فرعونیان او را نابود نکنند بلکه به گونه‌ای شیفته او گردند که موجب نجات وی شوند.»

در قرآن کریم فراز‌های زیادی از سرگذشت و عملکرد اقوام پیشین بیان شده که مهم‌ترین آن‌ها داستان حضرت موسی (ع) و بنی‌اسرائیل است، این داستان حاوی آموزه‌های تربیتی و نکات ارزشمندی در زمینه تربیت است و خداوند به حضرت موسی (ع) می‌فرماید که نسبت به قوم خویش با محبت و مهربانی رفتار نماید همان‌گونه که خداوند در هنگام کودکی حضرت موسی (ع) را تنها نگذاشت و در میان فرعونیان مراقبت کرد تا حضرت موسی در انجام تکالیفش به خصوص در برابر فرعون توانا و مقتدر باشد.

در قرآن کریم، احادیث و روایات، بر این مسئله تاکید زیادی شده است که هدف اصلی انبیای الهی، تربیت الهی و هدایت انسان‌ها به سوی حق تعالی است و والدین، مربیان و مسئولان آموزشی و پرورشی می‌توانند از این احادیث و روایات و آیات قرآنی برای تربیت کودک استفاده نمایند. در تمام این احادیث آمده که پدرومادر باید محیطی مناسب برای کودک فراهم آورند تا شخصیت والای انسانی که برگرفته از فطرت الهی است در وجود کودکان شکل گیرد و به منصه ظهور برسد.

در دین مبین اسلام هر سنی برای خود شرایط و مقتضایی دارد که باید در مورد کودکان، نوجوانان و جوانان در نظر گرفته شود، مطابق این دیدگاه، هفت سال اول دوره تکوین و شکل‌گیری است که از همان روز اول تولد با گفتن اقامه و اذان در گوش کودک آغاز می‌شود و به تدریج این آموزش‌ها تا سه سالگی تکامل می‌یابد، مرحله رشد دیگری از پنج سالگی آغاز می‌گردد و در این مرحله باید تفاوت کودکان در امر رشد بررسی شود و طبق همین تفاوت‌ها با کودک رفتار شود.

هفت سال دوم دوره پرورش دینی است که کودک از حکم و منبعی به حکم تکلیفی باید عمل کند و در این سن تا حدود زیادی می‌توان معنای اصیل مذهب را به او منتقل کرد و مبانی اخلاقی و تربیتی، آداب معاشرت و رسوم و سنن در همین دوره باید به کودک آموزش داده شود و هفت سال سوم دوره تمرین و عمل است که این دوره نیز به سه مرحله پایانی نوجوانی، دوران بلوغ و دوره جوانی تقسیم می‌شود که در این دوره راهنمایی و آموزش به اوج خود می‌رسد و فرصتی برای نوجوان فراهم می‌شود که آموزش‌های فراگرفته را در عمل نشان دهد؛ و پدرومادر به ارزیابی رفتار‌های او بپردازند.
منبع: روزنامه کیهان

تنبیه یا تشویق کدام‌یک کارسازتر است؟

تنبیه یا تشویق کدام‌یک کارسازتر است؟

تحقیقات روانشناسی کودک نشان می‌دهد که محبت و توجه به فرزند و تشویق او به رفتار‌ها و کردار‌های مثبت خیلی بهتر از تنبیه و محدودیت زیاد عمل می‌کند و کودک را به مسیر درست متمایل می‌سازد در حالی که محدودیت فراوان، کنترل شدید، زور و اجبار و دیکته کردن کار‌ها و رفتار‌ها موجب سرخوردگی، لجبازی و ناهنجاری در کودک می‌شود.

دکتر مجید کاشانی جامعه‌شناس، پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفتگو با گزارشگر کیهان در این باره می‌گوید: «پرواز احتیاج به دو بال دارد و با یک بال نمی‌توان پرواز کرد، در مورد کودک هم تعلیم و تربیت نیاز به تشویق و تحذیر دارد، کودک باید بدی و خوبی را از یکدیگر تشخیص دهد و برای این منظور باید به او کمک نمود.»

وی اضافه می‌کند: «در برخی از مواقع برای تربیت کودک باید از ابزار‌ها و روش‌های تشویقی استفاده شود در حالی که در برخی مواقع روش‌های تشویقی مناسب نیست و از روش‌های تحذیری باید استفاده کرد.»

به گفته این پژوهشگر و جامعه‌شناس، کودک قوه تشخیص ندارد و پدر و مادر یا مربی باید او را در این زمینه یاری کند و در مواقع روبه‌رو شدن با اعمال خطرناک باید او را برحذر دارد و نهی کند، ولی در مواجهه با اعمال و رفتار‌ها و عادات نیک و پسندیده باید او را تشویق کند که البته این مسئله هم بستگی به هنجار‌ها و فرهنگ جامعه دارد. به طور مثال ممکن است رفتاری در یک جامعه پسندیده باشد، اما در فرهنگ‌های دیگر مذموم و ناپسند در نظر گرفته شود.

وی همچنین می‌گوید: «ابزار‌ها و روش‌های تشویق یا تحذیر با یکدیگر فرق می‌کند به طور مثال ممکن است اخم کردن یک ملاک تحذیری و تنبیهی باشد یا ندادن غذا، نبردن به پارک، گرفتن اسباب‌بازی از کودک، فرستادن به اتاق و… که این مسئله بستگی به فرهنگ حاکم در خانواده و جامعه دارد، ولی ذکر این نکته ضروری است که تنبیه به معنای تنبیه فیزیکی و بدنی نیست چرا که این روشی مذموم و ناپسند است و نتایج عکس و ناگواری به همراه دارد.

چرا که کودک در بسیاری از مواقع بد یا خوب را از یکدیگر تشخیص نمی‌دهد و به عاقبت کاری که می‌کند واقف نیست، بنابراین تنبیه بدنی در او آثار روانی سوئی به جای می‌گذارد که نتیجه خوبی به همراه ندارد و ممکن است آثار آن در جای دیگر یا در زمان دیگر خود را نشان دهد.»

در اسلام تنبیه مذموم شناخته شده و اگر در حدی باشد که جای کتک بر بدن طفل مشخص شود حرام است و مستوجب دیه می‌شود.

در حدیثی از امام رضا (ع) آمده است که شخصی از فرزندش نزد آن امام شکایت کرد و امام فرمود: او را نزن، ولی با او قهر کن، اما قهر خودت را هم طولانی نکن و کاری کن که فرزندت عذرخواهی کند و قول بدهد که دیگر آن کار را انجام نمی‌دهد.

پدر و مادر اگر به تنبیه بدنی متوسل شوند باید این عکس‌العمل‌ها را در فرزند خود مشاهده کنند، واقعیت‌ها را پنهان کند و دروغ بگوید، کینه‌توز و انتقام‌جو بار آید و دچار چندگانگی شخصیت شود.

تاثیر رفتار والدین برتربیت فرزند


تاثیر رفتار والدین برتربیت فرزند

نخستین مأمن، ملجأ و پناهگاه برای تربیت کودک، محیط خانواده و رفتار‌های پدر و مادر است. فرزندان از همان دوران کودکی از دستور‌العمل‌ها و راهنمایی‌های والدین خود پیروی می‌کنند و تلاش می‌نمایند تا رفتاری از خود نشان دهند که رضایت پدر و مادر را جلب کند، آن‌ها باید یاد بگیرند که همیشه چیزی که می‌خواهند را دریافت نمی‌کنند، اما در نهایت ممکن است به چیز بهتری دست یابند. والدین هم باید تلاش کنند که در رفتار‌هایی که از خود نشان می‌دهند ثابت‌قدم باشند، نه اینکه یک زمان چیزی بگویند و زمان دیگر عکس آن را عمل کنند. والدین باید در گفتار‌ها و رفتار‌های خود همراه و هماهنگ باشند و این توافق و همراهی را نه‌تن‌ها در کلام بلکه در عمل نشان دهند تا کودکان قوانین خانه و خانواده را بیشتر بپذیرند و آن را رعایت نمایند.

یک مربی مهدکودک که سال‌ها تجربه نگه‌داری و آموزش کودکان را به عهده دارد در این باره می‌گوید: «اصل تربیت بر آموزش استوار است به طور مثال برای تربیت یک کودک یک‌ساله، والدین باید محدودیت‌ها و مرز‌ها را به او آموزش دهند و به او یاد دهند که به چه چیز‌هایی دست بزند و آن‌ها را لمس کند و به چه چیز‌هایی دست نزند چرا که برای او ممکن است خطرناک باشد.»

وی اضافه می‌کند: «کودکان بسیار باهوش هستند و از نحوه صحبت کردن، اشاره کردن و حالات صورت و دست پدر و مادر می‌فهمند که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد! کودکان آثار شادی، تشویق و تعریف را در سیمای والدین به خوبی تشخیص می‌دهند، همان‌گونه که آثار اخم، عصبانیت و ترشرویی را هم به خوبی می‌شناسند و قادر به درک و تشخیص این رفتار‌ها هستند بنابراین از همان ابتدای نوزادی می‌توانند با تربیت آشنا شوند و آموزش لازم را فرا گیرند.»

به گفته این مربی مهدکودک، برای تربیت کودک باید همیشه والدین همراه و هماهنگ باشند و در یک مسیر تربیتی پیش بروند، یعنی اینگونه نباشد که پدر حرفی بزند و مادر حرف دیگر، در این صورت کودک نمی‌داند که قانون خانه چیست و ممکن است دچار گمراهی شود و خودش یک مسیر رفتار دیگری را در پیش بگیرد.

وی همچنین می‌گوید: «اختلاف‌نظر پدر‌ها و مادر‌ها در اکثر مواقع باعث لجبازی، بدرفتاری، سردرگمی و عصبانیت کودکان می‌شود و مشکلات زیادی برای والدین به وجود خواهد آورد.»

این مربی مهدکودک درباره نحوه رفتار با کودکان در مهد‌های کودک و مراکز مراقبت از کودکان می‌گوید: «در اکثر مواقع ما تلاش می‌کنیم که جلساتی با والدین بگذاریم و تلاش نماییم که رفتار‌های خود را با یکدیگر هماهنگ سازیم تا کودکان دچار سردرگمی و تناقض رفتاری نشوند و در واقع به نوعی مشاوره خانوادگی انجام می‌دهیم که والدین را بشناسیم و متناسب با رفتار‌های خانواده‌ها با فرزندان آن‌ها رفتار نماییم، به طور مثال مادری که شاغل است و ساعات کمی را با فرزند خود سپری می‌کند نیاز دارد که به کودکش رسیدگی بیشتری شود و ما نیز تلاش می‌کنیم که نهایت دقت و تلاش را به عمل آوریم تا کودکش احساس تنهایی یا کمبود نداشته باشد، اما متقابلا کودکانی هم در مهدکودک نگه‌داری می‌شوند که مادرانشان شاغل نیستند فقط چند ساعت به اینجا می‌آیند تا با کودکان دیگر بازی کنند و روحیه جمعی و اجتماعی داشته باشند، بنابراین از این کودکان می‌خواهیم که با کودکان دیگر بیشتر بازی کنند و دوست خوبی برای آن‌ها باشند.»

بچه های عقده ای

نقش مادر در تربیت فرزندان

جایگاه مادران در ساختار یک جامعه بسیار حیاتی است، به این حد که میزان پیشرفت یا شکست یک جامعه را می‌توان ناشی از تربیت صحیح یا غلط مادران و به طور کلی والدین دانست.

۱. مادر، قلب خانه
 
از دیرباز مرد را به عنوان مغز و زن را قلب ازدواج می‌دانند. ارتباط قلب و مغز دائمی است و هیچکدام بدون دیگری کارآیی مفیدی ندارند، اما مادر شریان اصلی حیات یک خانواده است و سیگنال‌های حیاتی را پیوسته به شوهر ارسال کرده و مرد آن را به سراسر خانواده ارسال می‌کند. با این حال لازم است که پدر و مادر در تمام زمینه‌ها با هم مشورت کنند و تصمیمات عاقلانه‌ای بگیرند که این موضوع تاثیرات مفید خود را بر فرزندان خواهد گذاشت. در این راستا لازم است که پدر و مادر آموزش‌های لازم را نیز فرا بگیرند تا بدانند که چه چیزی را باید برای فرزندان خود بخواهند.

۲. مادر، چراغ یادگیری است
 
یکی از نقش‌های مادر در تربیت فرزندان آموزش اصول و مهارت‌های مختلف است. مادر با شناخت کافی از فرزند، می‌داند که چه ویژگی‌های شخصیتی، مطالعات علمی و مهارت‌های عملی را در فرزندش رشد دهد. او می‌تواند این مسائل را به همسرش گوشزد کرده و بهترین راه را برای پیشرفت فرزند انتخاب کنند. توجه داشته باشید که انتخاب بهترین سبک فرزندپروری می‌تواند به تحقق این امر کمک شایانی کند.
 

۳. مادر یادگیرنده و معلم است
 
مادران همزمان با اینکه معلم فرزندشان هستند، کسانی هستند که باید مثل دانش آموزی مشتاق کنار دختر و پسرشان باشند و حتی از ایده‌ها و نظرات آن‌ها استفاده کرده و یاد بگیرند. این مسئله کودکان را تشویق می‌کند که خود و استعدادهایشان را پرورش داده و بتوانند فرد مفیدی باشند. همچنین مادر باید فرزند بزرگتر را برای آموزش دادن به فرزند کوچکتر تشویق کرده و مهارت‌های معلمی را در فرزند بزرگتر ایجاد کند. تمام این تاثیرات مثبت از شما یک مادر خوب و نمونه می‌سازد که به بهترین شکل به رشد و ارتقای فرزند خود اهمیت می‌دهد.

۴. مادر، هماهنگ کننده مسئولیت‌ها
 
سوال اصلی مادران این است که چگونه می‌توانم هم فرزندم را آموزش دهم و هم کار‌های خودم را انجام دهم؟ یا به عنوان یک مادر شاغل چگونه به بهترین شکل نقش مادری خود را ایفا کرده تا کودک دچار کم و کاستی نشود؟ توجه کنید که بهترین راه، این است که با خلاقیت، کاری کنید که کودک از آموزش‌هایی که به او می‌دهید لذت ببرد و در حین تفریح، یاد هم بگیرد، نه اینکه آموزش‌ها شبیه یک کلاس درس خشک و سرشار از نصیحت و انتقاد باشد. همچنین به کیفیت رابطه‌تان هنگامی که هستید بیشتر توجه داشته باشید و برنامه ریزی صحیحی برای کار و فرزند خود داشته باشید. مادر عاقل و هوشیار می‌داند که زندگی فصل‌های مختلفی دارد و با سرمایه گذاری روی فرزند و تربیت درست او، در آینده از مزایای داشتن یک فرزند با شخصیت، مهربان، سالم و متعهد بهره مند می‌شود.

1 2