موضوع: "پژوهش"

وصیت نامه شهید هادی ذوالفقاری

بسمه تعالی

اینجانب محمدهادی ذوالفقاری وصیت می کنم که من را در ایران دفن نکنند. اگر شد، ببرند امام رضا (ع) طواف بدهند و برگردانند و در نجف و سامرا و کربلا و کاظمین طواف بدهند و در وادی السلام دفن کنند. دوست دارم نزدیک امام (ع) باشم و همه ی مستحبات انجام شود. در داخل و دور قبر من سیاهی بزنند و دستمال گریه مشکی و … مثل تربت بگذارند. داخل قبر من مثل حسینیه شود و اگر شد جایی که سرم می خورد به سنگ لحد، یک اسم حضرت زهرا (س) بگذارند که اگر سرم خورد به آن سنگ، آخ نگویم و بگویم یا زهرا (س)، بالای سر من روضه و سینه زنی بگیرند و موقع دفن من، پرچم بالای قبرم قرار بگیرد و در زیر پرچم من را دفن کنید. زیاد یا حسین (ع) بگویید و برای من مجلس عزا نگیرید، چون من به چیزی که می خواستم رسیدم. برای امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) مجلس بگیرید و گریه کنید. من را رو به قبله صحیح دفن کنید … روی سنگ قبرم اسم من را نزنید و بنویسید که اینجا قبر یک آدم گناهکار است یعنی؛ العبد الحقیر المذنب و یا مثل این. پیراهن مشکی هم بگذارید داخل قبر.

وصیتم به مردم ایران و در بعضی از قسمت ها برای مردم عراق این است که من الان حدود سه سال است که خارج از کشورم زندگی می کنم، مشکلات خارج کشور بیشتر از داخل کشور است، قدر کشورمان را بدانند و پست سر ولی فقیه باشند. با بصیرت باشند؛ چون همین ولی فقیه است که باعث شده ایران از مشکلات بیرون بیاید.

از خواهران می خواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا (س) رعایت کنند، نه مثل حجاب های امروز، چون این حجاب ها بوی حضرت زهرا (س) نمی دهد.

از برادرانم می خواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند. جهان در حال تحول است، دنیا دیگر طبیعی نیست، الان دو جهاد در پیش داریم، اول جهاد نفس که واجب تر است؛ زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم می شود که اهل جهنم هستیم یا بهشت. حتی در جهاد با دشمن ها احتمال می رود که طرف کشته شود ولی شهید به حساب نیاید، چون برای هوای نفس رفته جبهه و اگر برای هوای نفس رفته باشد یعنی برای شیطان رفته و در این حال چه فرقی است بین ما و دشمن! آنها اهل شیطان هستند و ما هم شیطانی.

دین خودتان را حفظ کنید، چون اگر امام زمان (عج) بیاید احتمال دارد رو به روی امام باشیم و با امام مخالفت کنیم. امام زمان را تنها نگذارید.

من که عمرم رفت و وقت را از دست دادم. تا به خودم آمدم دیدم که خیلی گناه کردم و پل های پشت سرم را شکسته ام و راه برگشت ندارم. بچه های ایران و عراق، من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام دادم و یکی از دلایلی که آمدم نجف به خاطر همین بود که پیشرفت کنم. نجف شهری است که مثل تصفیه کُن است که گناه ها را به سرعت از آدم می گیرد و جای گناهان ثواب می دهد. این مولای ما خیلی مهربان است.

همچنین می خواهم که مردم عراق از ناموس و وطن خودشان و مخصوصاً حرم ها دفاع کنند و اجازه به این ظالمان ندهند و مردم عراق مخصوصاً طلّاب نجف در این جهاد شرکت کنند، چون دیدم که مدافع هست لکن کم است، باید زیاد شود. و مطمئنم که این ها (دشمنان) کم هستند و فقط با یک هجوم با اسم حضرت زهرا (س) می شود کار این مفسدها را تمام کرد و منتظر ظهور شویم. بهتر است که دست به دست همدیگر دهید و این غده سرطانی را از بین ببرید. برای من خیلی دعا کنید؛ چون خیلی گناه کارم و از همه حلالیت بگیرید.

وصیت من به طلاب این است که اگر برای رضای خدا درس می خوانند و هدف دارند، بخوانند. اگر اینطور نیست نخوانند. چون می شود کار شیطانی. بعد شهریه امام را هم می گیرند؛ دیگر حرام در حرام می شود و مسئولیت دارد.

اگر می توانند درس بخوانند و ادامه بدهند، البته همه اش درس نیست، عبودیت هم هست باید مقداری از وقت خود را صرف عبادت کنند؛ چون طلبه های با تقوا کم داریم اول تزکیه ی نفس بعد درس.

ای داد از عَلَم شیطانی. دنیا رنگ گناه دارد، دیگر نمی توانم زنده بمانم. انشاءالله امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) و امام رضا (ع) در قبر می آیند… .

والسلام

دعا در زیر قبه


صداوسیما در کاری پسندیده توسط عوامل فنی برنامه زنده ای که شبها ازساعت 21الی 22 از کربلای معلی تهیه شده ودرکانال افق پخش میشود ،به پیشنهاد حجت الاسلام پناهیان تصمیم گرفته اند که برای شفای بیماران کرونایی با نام ونام خانوادگی در زیر قبه امام حسین علیه السلام دعا کنند وشماره 100085را برای ارسال پیامک وشماره28340000را برای پیام صوتی معرفی کرده اند.لذا کسانیکه عزیزانشان ،دوستانشان ویا هر کسی راکه مبتلا به کرونا شده است را میشناسند مشخصات انها سریعتر ارسال نمایند.اگر کسی هم با بیمارستانها ارتباط دارد ومیتواند این اطلاعیه را به انها برساند خیلی عالی میشود.لطفا در گروهها اطلاع رسانی کنید تا به برکت سید الشهدا علیه السلام بهبودی برای همه بیماران حاصل شود.

 

بهترین روش تربیت کودک از دیدگاه اسلام

بهترین روش تربیت کودک از دیدگاه اسلام

حجت‌الاسلام ابراهیم امینی در کتاب آیین تربیت کودک آورده است که حضرت موسی (ع) به خداوند عرض کرد: «پروردگارا کدامیک از اعمال نزد تو برتر است؟ خداوند فرمود، محبت به کودکان، چرا که من فطرت آن‌ها را بر پایه اعتماد به یگانگی خود قرار دادم.»

در آیه ۳۹ سوره «طه» نیز خداوند با حضرت موسی (ع) سخن می‌گوید او را به لطف و محبتی که در حقش ابراز شده واقف می‌کند که او را در صندوقی گذاشته تا فرعونیان او را نابود نکنند بلکه به گونه‌ای شیفته او گردند که موجب نجات وی شوند.»

در قرآن کریم فراز‌های زیادی از سرگذشت و عملکرد اقوام پیشین بیان شده که مهم‌ترین آن‌ها داستان حضرت موسی (ع) و بنی‌اسرائیل است، این داستان حاوی آموزه‌های تربیتی و نکات ارزشمندی در زمینه تربیت است و خداوند به حضرت موسی (ع) می‌فرماید که نسبت به قوم خویش با محبت و مهربانی رفتار نماید همان‌گونه که خداوند در هنگام کودکی حضرت موسی (ع) را تنها نگذاشت و در میان فرعونیان مراقبت کرد تا حضرت موسی در انجام تکالیفش به خصوص در برابر فرعون توانا و مقتدر باشد.

در قرآن کریم، احادیث و روایات، بر این مسئله تاکید زیادی شده است که هدف اصلی انبیای الهی، تربیت الهی و هدایت انسان‌ها به سوی حق تعالی است و والدین، مربیان و مسئولان آموزشی و پرورشی می‌توانند از این احادیث و روایات و آیات قرآنی برای تربیت کودک استفاده نمایند. در تمام این احادیث آمده که پدرومادر باید محیطی مناسب برای کودک فراهم آورند تا شخصیت والای انسانی که برگرفته از فطرت الهی است در وجود کودکان شکل گیرد و به منصه ظهور برسد.

در دین مبین اسلام هر سنی برای خود شرایط و مقتضایی دارد که باید در مورد کودکان، نوجوانان و جوانان در نظر گرفته شود، مطابق این دیدگاه، هفت سال اول دوره تکوین و شکل‌گیری است که از همان روز اول تولد با گفتن اقامه و اذان در گوش کودک آغاز می‌شود و به تدریج این آموزش‌ها تا سه سالگی تکامل می‌یابد، مرحله رشد دیگری از پنج سالگی آغاز می‌گردد و در این مرحله باید تفاوت کودکان در امر رشد بررسی شود و طبق همین تفاوت‌ها با کودک رفتار شود.

هفت سال دوم دوره پرورش دینی است که کودک از حکم و منبعی به حکم تکلیفی باید عمل کند و در این سن تا حدود زیادی می‌توان معنای اصیل مذهب را به او منتقل کرد و مبانی اخلاقی و تربیتی، آداب معاشرت و رسوم و سنن در همین دوره باید به کودک آموزش داده شود و هفت سال سوم دوره تمرین و عمل است که این دوره نیز به سه مرحله پایانی نوجوانی، دوران بلوغ و دوره جوانی تقسیم می‌شود که در این دوره راهنمایی و آموزش به اوج خود می‌رسد و فرصتی برای نوجوان فراهم می‌شود که آموزش‌های فراگرفته را در عمل نشان دهد؛ و پدرومادر به ارزیابی رفتار‌های او بپردازند.
منبع: روزنامه کیهان

تنبیه یا تشویق کدام‌یک کارسازتر است؟

تنبیه یا تشویق کدام‌یک کارسازتر است؟

تحقیقات روانشناسی کودک نشان می‌دهد که محبت و توجه به فرزند و تشویق او به رفتار‌ها و کردار‌های مثبت خیلی بهتر از تنبیه و محدودیت زیاد عمل می‌کند و کودک را به مسیر درست متمایل می‌سازد در حالی که محدودیت فراوان، کنترل شدید، زور و اجبار و دیکته کردن کار‌ها و رفتار‌ها موجب سرخوردگی، لجبازی و ناهنجاری در کودک می‌شود.

دکتر مجید کاشانی جامعه‌شناس، پژوهشگر و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفتگو با گزارشگر کیهان در این باره می‌گوید: «پرواز احتیاج به دو بال دارد و با یک بال نمی‌توان پرواز کرد، در مورد کودک هم تعلیم و تربیت نیاز به تشویق و تحذیر دارد، کودک باید بدی و خوبی را از یکدیگر تشخیص دهد و برای این منظور باید به او کمک نمود.»

وی اضافه می‌کند: «در برخی از مواقع برای تربیت کودک باید از ابزار‌ها و روش‌های تشویقی استفاده شود در حالی که در برخی مواقع روش‌های تشویقی مناسب نیست و از روش‌های تحذیری باید استفاده کرد.»

به گفته این پژوهشگر و جامعه‌شناس، کودک قوه تشخیص ندارد و پدر و مادر یا مربی باید او را در این زمینه یاری کند و در مواقع روبه‌رو شدن با اعمال خطرناک باید او را برحذر دارد و نهی کند، ولی در مواجهه با اعمال و رفتار‌ها و عادات نیک و پسندیده باید او را تشویق کند که البته این مسئله هم بستگی به هنجار‌ها و فرهنگ جامعه دارد. به طور مثال ممکن است رفتاری در یک جامعه پسندیده باشد، اما در فرهنگ‌های دیگر مذموم و ناپسند در نظر گرفته شود.

وی همچنین می‌گوید: «ابزار‌ها و روش‌های تشویق یا تحذیر با یکدیگر فرق می‌کند به طور مثال ممکن است اخم کردن یک ملاک تحذیری و تنبیهی باشد یا ندادن غذا، نبردن به پارک، گرفتن اسباب‌بازی از کودک، فرستادن به اتاق و… که این مسئله بستگی به فرهنگ حاکم در خانواده و جامعه دارد، ولی ذکر این نکته ضروری است که تنبیه به معنای تنبیه فیزیکی و بدنی نیست چرا که این روشی مذموم و ناپسند است و نتایج عکس و ناگواری به همراه دارد.

چرا که کودک در بسیاری از مواقع بد یا خوب را از یکدیگر تشخیص نمی‌دهد و به عاقبت کاری که می‌کند واقف نیست، بنابراین تنبیه بدنی در او آثار روانی سوئی به جای می‌گذارد که نتیجه خوبی به همراه ندارد و ممکن است آثار آن در جای دیگر یا در زمان دیگر خود را نشان دهد.»

در اسلام تنبیه مذموم شناخته شده و اگر در حدی باشد که جای کتک بر بدن طفل مشخص شود حرام است و مستوجب دیه می‌شود.

در حدیثی از امام رضا (ع) آمده است که شخصی از فرزندش نزد آن امام شکایت کرد و امام فرمود: او را نزن، ولی با او قهر کن، اما قهر خودت را هم طولانی نکن و کاری کن که فرزندت عذرخواهی کند و قول بدهد که دیگر آن کار را انجام نمی‌دهد.

پدر و مادر اگر به تنبیه بدنی متوسل شوند باید این عکس‌العمل‌ها را در فرزند خود مشاهده کنند، واقعیت‌ها را پنهان کند و دروغ بگوید، کینه‌توز و انتقام‌جو بار آید و دچار چندگانگی شخصیت شود.

تاثیر رفتار والدین برتربیت فرزند


تاثیر رفتار والدین برتربیت فرزند

نخستین مأمن، ملجأ و پناهگاه برای تربیت کودک، محیط خانواده و رفتار‌های پدر و مادر است. فرزندان از همان دوران کودکی از دستور‌العمل‌ها و راهنمایی‌های والدین خود پیروی می‌کنند و تلاش می‌نمایند تا رفتاری از خود نشان دهند که رضایت پدر و مادر را جلب کند، آن‌ها باید یاد بگیرند که همیشه چیزی که می‌خواهند را دریافت نمی‌کنند، اما در نهایت ممکن است به چیز بهتری دست یابند. والدین هم باید تلاش کنند که در رفتار‌هایی که از خود نشان می‌دهند ثابت‌قدم باشند، نه اینکه یک زمان چیزی بگویند و زمان دیگر عکس آن را عمل کنند. والدین باید در گفتار‌ها و رفتار‌های خود همراه و هماهنگ باشند و این توافق و همراهی را نه‌تن‌ها در کلام بلکه در عمل نشان دهند تا کودکان قوانین خانه و خانواده را بیشتر بپذیرند و آن را رعایت نمایند.

یک مربی مهدکودک که سال‌ها تجربه نگه‌داری و آموزش کودکان را به عهده دارد در این باره می‌گوید: «اصل تربیت بر آموزش استوار است به طور مثال برای تربیت یک کودک یک‌ساله، والدین باید محدودیت‌ها و مرز‌ها را به او آموزش دهند و به او یاد دهند که به چه چیز‌هایی دست بزند و آن‌ها را لمس کند و به چه چیز‌هایی دست نزند چرا که برای او ممکن است خطرناک باشد.»

وی اضافه می‌کند: «کودکان بسیار باهوش هستند و از نحوه صحبت کردن، اشاره کردن و حالات صورت و دست پدر و مادر می‌فهمند که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد! کودکان آثار شادی، تشویق و تعریف را در سیمای والدین به خوبی تشخیص می‌دهند، همان‌گونه که آثار اخم، عصبانیت و ترشرویی را هم به خوبی می‌شناسند و قادر به درک و تشخیص این رفتار‌ها هستند بنابراین از همان ابتدای نوزادی می‌توانند با تربیت آشنا شوند و آموزش لازم را فرا گیرند.»

به گفته این مربی مهدکودک، برای تربیت کودک باید همیشه والدین همراه و هماهنگ باشند و در یک مسیر تربیتی پیش بروند، یعنی اینگونه نباشد که پدر حرفی بزند و مادر حرف دیگر، در این صورت کودک نمی‌داند که قانون خانه چیست و ممکن است دچار گمراهی شود و خودش یک مسیر رفتار دیگری را در پیش بگیرد.

وی همچنین می‌گوید: «اختلاف‌نظر پدر‌ها و مادر‌ها در اکثر مواقع باعث لجبازی، بدرفتاری، سردرگمی و عصبانیت کودکان می‌شود و مشکلات زیادی برای والدین به وجود خواهد آورد.»

این مربی مهدکودک درباره نحوه رفتار با کودکان در مهد‌های کودک و مراکز مراقبت از کودکان می‌گوید: «در اکثر مواقع ما تلاش می‌کنیم که جلساتی با والدین بگذاریم و تلاش نماییم که رفتار‌های خود را با یکدیگر هماهنگ سازیم تا کودکان دچار سردرگمی و تناقض رفتاری نشوند و در واقع به نوعی مشاوره خانوادگی انجام می‌دهیم که والدین را بشناسیم و متناسب با رفتار‌های خانواده‌ها با فرزندان آن‌ها رفتار نماییم، به طور مثال مادری که شاغل است و ساعات کمی را با فرزند خود سپری می‌کند نیاز دارد که به کودکش رسیدگی بیشتری شود و ما نیز تلاش می‌کنیم که نهایت دقت و تلاش را به عمل آوریم تا کودکش احساس تنهایی یا کمبود نداشته باشد، اما متقابلا کودکانی هم در مهدکودک نگه‌داری می‌شوند که مادرانشان شاغل نیستند فقط چند ساعت به اینجا می‌آیند تا با کودکان دیگر بازی کنند و روحیه جمعی و اجتماعی داشته باشند، بنابراین از این کودکان می‌خواهیم که با کودکان دیگر بیشتر بازی کنند و دوست خوبی برای آن‌ها باشند.»