پیامبر من

** از خدا هم شرم نکند، هر که از مردم شرم نکند.(نهج الفصاحه، ص 211)**

حیایش ….

خیلی با حیا بود. لباس مجلسی اش را تا کَسی بود، در نمی آورد. مردم با لباس خلوت ندیده بودنش. از کودکی همین جور بود.

از او خواسته بود تا لباس هایش را در آورد و برود به رختخوابش. اما رویش نمی شد. گفت: رویت را برگردان تا لباسم را عوض کنم. به عمویش گفته بود. آن روزها، بزرگترها از هم خجالت نمی کشیند، چه رسد به بچه ها.(حکایتها و هدایتها در آثار استاد شهید مطهری(رحمه الله علیه)

برگرفته از کتاب چهل قدم با پیامبر، هادی قطبی

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.