مدرسه علمیه ریحانه الرسول شلمزار
خوشبختی، یعنی سرباز امام زمانت باشی....
خوشبختی، یعنی سرباز امام زمانت باشی....
یکشنبه 00/05/31
شما فکر میکنید در غرب که به دست صهیونیستها دارد اداره میشود، چرا اینقدر فساد را رواج دادهاند؟
برای اینکه مردمش قوی نباشند. برای اینکه مردمشان ترسو باشند تا سه چهار میلیون نفر بتوانند بر سه چهار میلیارد نفر حکومت کنند.
یک سؤال دیگر: چرا رئیس صهیونیستها در آن مصاحبۀ منحوسش غصّۀ این را میخورد که جوان ایرانی راحت نمیتواند هر موسیقیای را گوش بدهد، یا هر شلواری را بپوشد؟! او چرا این حرف را زد؟ او که دنبال ضعیف بودن ماست، او که از قوی بودن ما میترسد، چرا دنبال موسیقی گوش کردن ماست؟
نکند رئیس رژیم صهیونیستی هم این سخن امام(ره) را شنیده است که فرمود: موسیقی، روح انسان را ضعیف میکند؟(صحیفه امام/9/156) آقای رئیس رژیم صهیونیستی! آیا تو واقعاً دنبال تفریح من هستی؟ آقای همۀ جنایتکارهای عالم! تو غصّۀ چه چیزی را میخوری؟ چرا دوست داری من موسیقی گوش کنم؟ چرا دوست داری جوانهای جامعۀ ما هرزگی کنند؟ نکند به تو یاد دادهاند که اگر اینها دنبال موسیقی و هرزگی باشند ضعیف میشوند؟ و بعد وقتی ضعیف شدند میآیند زیر مجموعۀ سلطۀ تو قرار میگیرند؟ پس هرزگی با سیاست و امنیّت و قدرت و سلطه ربط دارد؟ اگر ربط نداشت، قدرتهای جنایتکار عالم، اینقدر هرزگی را در عالم توزیع نمیکردند. فکر کردی آنها دلشان برای اینکه مردم دنیا تفریح کنند، سوخته است؟ چرا حضرت امام فرمودند که موسیقی روح آدم را ضعیف میکند؟ چرا جنایتکارترین جنایتکار عالم، که دوست دارد همه ضعیف باشند، غصّه میخورد که جوانهای ما زیاد موسیقی گوش نمیدهند؟ چون او دردش این است که میخواهد قوّت روحی را از جوانهای ما بگیرد.
جوانها در مدرسۀ یک مملکت اسلامی باید قوی بار بیایند/یکی از اهداف رفتاری که جوان مملکت اسلامی بعد از 12 سال حتماً به آن رسیده چیست؟
جوانها در مدرسهای که برای یک مملکت اسلامی است، باید قوی بار بیایند. یعنی باید فلسفۀ مبارزه با هوای نفس را به جوانها بگویند. جوان مملکت اسلامی، وقتی دیپلمش را گرفت، یکی از اهداف رفتاری که بعد از دوازده سال، دیگر حتماً بهش رسیده این است که «رویش نمیشود بگوید دلم میخواهد» یعنی، دلم میخواهد در نظرش زشت خواهد بود. چون دوازده سال در مدرسه به او گفتهاند: هر دلم میخواهدی ارزش ندارد و آیا میتوانی مقابل دلم بخواهد بایستی، یا نه؟
حالا روایتش را میگوییم، کسی گوش کرد یا گوش نکرد کاری نداریم، بعداً انشاءالله روانشناسها میآیند و میگویند که خلاقیت، رشد علمی، موفقیت، توان مدیریت، و خیلی از این دست ویژگیها نتیجۀ استعداد و هوش و حافظه نیست. بلکه مربوط به این است که آدمها بتوانند مقابل هوای نفسشان بایستند. مثلاً اگر لذّت میبری، نگاه نکن تا قوی بشوی! و الّا ذلیل میشوی و میآیند سرت را میبُرند. آنها برای همین میخواهند شما ضعیف بشوی.
یکشنبه 00/05/24
آیا پیش از واقعه کربلا تاسوعا و عاشورا وجود داشت؟
در عصر جاهلیت، اعراب در روز عاشورا روزه می گرفتند. تا پیش از واقعه کربلا، عاشورا یکی از روزهای عید رسمی بود که در چنین روزی مردم روزه میگرفتند، آنها در این روز لباسهای فاخر میپوشیدند و چراغانی و خضاب میکردند. (جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، چ دوم، ص276)
چرا روز ده محرم را عاشورا می گوییم؟
پس از ظهور اسلام و تشریع روزه رمضان، روزه گرفتن در روز عاشورا منسوخ شد. در برخی از روایات ذکر شده است:علت نامگذاری روز دهم محرّم به عاشورا این است که ده نفر از پیامبران به ده کرامت در این روز مورد تکریم الهی قرار گرفته اند. (حیاه الإمام الحسین(ع)، ج 3، ص 179)
سخن امام صادق (ع) درباره عاشورا
پس از آن که حضرت امام در کربلا به شهادت رسید، روز عاشورا میان مردم به روز حزن و اندوه شناخته شد و شیعیان علی (ع) آن روز را روز عزا و عزاداری قرار دادند. از این رو به نام عاشورای حسینی شهرت یافت.
امام صادق (ع) فرمود:
و أمّا یوم عاشورا فیوم أصیب فیه الحسین (ع) صریعاً بین أصحابه و أصحابه حوله صرعی عراة؛ (کافی ،ج4، ص147؛بحار، ج45 ، ص 95) عاشورا روزی است که حسین (ع) میان یارانش کشته شد و بر زمین افتاد. یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند.
با این وجود برای ما شیعیان، روز عاشورا تنها یادآور قیام و شهادت امام حسین (ع) و یاران او است.
دوشنبه 00/04/21
..
نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچگاه مانند آن در تاریخ تکرار نخواهد شد. علی (ع) با فاطمه (س)، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، آخرین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت. اول ذیالحجه، روزی مبارک برای همهی پیروان اهلبیت علیهمالسلام است.
خواستگاری امام علی (ع) از حضرت فاطمه (س):
هنگامی که حضرت علی (ع) برای خواستگاری فاطمه (س) رفت، پیامبر در خانه امسلمه بود. علی در زد. ام سلمه پرسید: کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پیامبر دستور داد: «در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است». علی (ع) وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت. شرم از حضور پیامبر مانع از گفتن خواستهاش میشد. پیامبر (ص) که خود علی را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود: «میبینم برای حاجتی اینجا آمدهای. خواستهات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواستهات پیش من پذیرفته است».
علی (ع) که برای خواستگاری دختر پیامبر به خانه ایشان رفته بود، خواسته اش را چنین بازگو کرد: «پدر و مادرم به فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنتاسد گرفتید. با غذای خود و با اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دلسوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم میباشید. ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شدهام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمدهام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را میکشید. خوشحال شد ولی جواب قطعی را بر عهده فاطمه (س) گذاشت.
پیامبر گرامی اسلام ماجرای خواستگاری پسر عموی خویش را برای دخترش بازگو کرد و فرمود: «دختر عزیزم! تو علی را خوب میشناسی و به سابقه ایمان، خویشاوندی، فضیلت و پارسایی او آگاهی داری. من همیشه آرزو داشتم تو را خوشبخت کنم و به عقد کسی در آورم که بهترین مرد روی زمین است؛ آیا راضی هستی همسر علی باشی؟» فاطمه خاموش ماند و چیزی نگفت. نغمه تکبیر پیامبر بلند شد: «اللّه اکبر! فاطمه راضی است. سکوت او نشانه رضایت اوست». واکنش فاطمه (س) در برابر خواستگاران قبلی، برگرداندن چهره و اظهار ناراحتی بود اما این بار با سکوت خود صد سخن گفت و روی خود را هم بر نگرداند. آن حضرت نزد علی (ع) که در انتظار پاسخ بود برگشت و رضایت فاطمه را خبر داد.
قرائت خطبه عقد این پیوند آسمانی
سال دوم هجری بود. برای اجرای خطبه عقد، امام علی (ع) به دستور پیامبر به مسجد رفت. همچنین پیامبر به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گرد آورد. پس از مدت کوتاهی همگی در مسجد جمع شدند. پیامبر بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان، خطبه عقد برترین بانوی اسلام را در مسجد مدینه جاری فرمود. سپس برای عروس و داماد دست به دعا برداشت و فرمود: «خداوند برای شما مبارک گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد.»
ولیمهی ازدواج حضرت علی ع و فاطمه زهرا س
مقدمات جشن ازدواج فاطمه فراهم گردید و برای دادن ولیمه عروسی هماهنگیهای لازم به عمل آمد. داماد به مسجد رفت تا مؤمنان را برای صرف غذای عروسی دختر پیامبر دعوت کند. جمعیت در مسجد موج می زد. علی (ع) نتوانست تنها عدهای را از جمع برگزیند؛ به همین خاطر با صدای بلند به همگان اعلام کرد که: «دعوت مرا به ولیمه عروسی فاطمه بپذیرید». تمام جمعیت حرکت کردند. کمی غذا و زیادی جمعیت، داماد پیامبر را نگران کرده بود. از حضرت کمک خواست. پیامبر (ص) که شرمندگی علی (ع) را دریافته بود، فرمود: «دعا میکنم خداوند به غذا برکت دهد». از برکت دعای ایشان، چهار هزار نفر از آن غذا خوردند و سیر شدند. سپس پیامبر کاسهای طلبید و غذایی در آن ریخت و فرمود: «این هم برای فاطمه و شوهرش».
الگویی برای همه زوج ها
زندگی مشترک علی علیه السلام و فاطمه زهرا (س) در خانهای ساده آغاز شد. امام علی (ع) با نگاهی به زندگی خویش فرمود: «هیچ گاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده خاطر نساخت. در هیچ امری، قدمی برخلاف میل باطنی من برنداشت و هرگاه به چهره اش نگاه می کردم، تمام غصههایم برطرف میشد و دردهایم را فراموش میکردم». آن حضرت در جایی دیگر می فرماید: «به خدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خمشگین شود؛ او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد».
دوشنبه 00/04/21
سالروز ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)
اولین روز از ماه ذی الحجه برابر است با سالروز زیباترین پیوند آسمانی در جهان اسلام که نمونه تکرار نشدنی در تاریخ شیعه می باشد. دراین رووز مبارک، حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه(س)، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خداوند متعال برترین فرستاده خود را شاهد این ازدواج قرار داد. عمر برکت ازدواج این دو بزرگوار به گستردگی آفتاب است و نام آنها برای همیشه در تاریخ ماندگار شده است.
سالروز ازدواج مبارک حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) به عنوان روز ازدواج نامگذاری شده است و روز فرخنده برای افرادی است که زندگی خود را با خاطرهای زیبا از سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه (س) آغاز می کنند. ازدواج این دو بزرگوار به امر الهی، از امتیازاتی است که پیامبر اعظم(ص)به آن افتخار می کردند. در این پیوند مبارک، فرشتگان آسمان در سرور و شادمانی و بهشتیان به زینت و زیور آراسته شده بودند.
حضرت فاطمه دختر حضرت محمد(ص) و از دوشیزگان ممتاز در زمان خود بود. پدر و مادر ایشان از اصیل ترین و شریف ترین خانواده های اعراب بودند. قبل از خواستگاری امام علی(ع)، عمر و ابوبکر، حضرت فاطمه را از پیامبر خواستگاری نموده بودندو هر دوی آنها پاسخی با این مضمون از پیامبر شنیده بودند که حضرت فاطمه(س) منتظر وحی الهی هستند.
وقتی حضرت علی (ع) فاطمه را از پدر خواستگاری می کند
زمانی که حضرت علی (ع) اقدام به خواستگاری ایشان نمودند، پیامبر در منزل ام سلمه بودند. هنگامی که در زدند، ام سلمه پرسید:کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پیامبر دستور داد:«در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است».
حضرت علی علیه السلام وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت. شرم از پیامبر (ص) مانع گفتن خواسته اش می شد. پیامبر(ص) که خود حضرت علی (ع) را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود:«می بینم برای حاجتی اینجا آمده ای. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواسته ات پیش من پذیرفته است».
حضرت علی (ع) با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد:« پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم می باشید. ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را برعهده حضرت فاطمه (س) گذاشت.
جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و گفت: خداوند فرموده است که اگر علی را برای فاطمه نیافریده بودم از آدم ابوالبشر تا روز قیامت، شوهر و همسری هم تراز فاطمه پیدا نمی شد.
پس از خواستگاری و مراسم عقد، زمان آن رسید که امام علی(ع) برای آغاز زندگی جدید خود با حضرت فاطمه(س) وسایلی را فراهم کند و حضرت علی(ع) در آن زمان شمشیر وزره را به عنوان دارایی خود داشت که توسط آنها در راه خدا جهاد می کردو شتری که در باغهای مدینه با آن کار می کرد تا از مهمانی انصار بی نیاز باشد. حضرت محمد(ص) قبول کردند که امام علی(ع) زره خود را بفروشد و مبلغ آن را به عنوان بخشی از مهریه حضرت فاطمه(س) در اختیار پیامبر قرار دهد.
زره به قیمت چهارصد درهم به فروش رفت. پیامبر مقداری از آن را به بلال داد تا برای یگانه دختر پیامبر عطر خریداری کند، باقیمانده آن را نیزدر اختیار عمار یاسر و گروهی از یایران خود قرار داد تا لوازم منزل برای زندگی حضرت فاطمه خریداری کنند. از صورت جهیزیه حضرت زهرا سلام الله علیها می توان به وضع زندگی بانوی بزرگوار اسلام به خوبی پی برد.