موضوع: "بدون موضوع"

نماز اول وقت

 نماز به عنوان عمود خیمۀ دین اسلام و از محبوب‌ترین اعمال نزد خداوند به شمار می‌رود. پیامبر اکرم (ص) در این رابطه فرمود:‌ «اَحَبُّ الْاَعْمالِ اِلَى الله الصَّلاةُ لِوَقْتِها، ثُمَّ بِرُّ الْوالِدَیْنِ، ثُمَّ الْجَهادُ فى سَبیلِ الله؛ دوست داشتنى‌ترین کارها نزد خداوند نماز اول وقت، سپس نیکى به پدر و مادر و سپس جهاد در راه خداست.» (نهج الفصاحه، ح 70)

در حقیقت انسان با برپا داشتن نماز، بر سر سفرۀ الهی نشسته، سفره‌ای که سرشار از نعمت و رحمت است و کمبود و پایانی برایش نیست، پس انسانی که بر سر این سفره می‌نشیند، تمام سعی خود را می‌کند تا نهایت استفاده را ببرد و پیوسته در اوقات دیگر نیز به انتظار نماز است تا با اقامۀ نماز بر سر سفره‌ای از نور بنشیند و از نور نماز بهره گیرد اما در این میان، اهل‌بیت (ع) تأکید بسیاری به نماز اول وقت کرده‌اند، گویی در اقامه نماز در وقت اصلی‌اش، چنان ثمراتی وجود دارد که با خارج از وقت آن قابل مقایسه نیست.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «لَمّا أمَرَ بِاجتِماعِ قَرابَتِهِ حَولَهُ و قد حَضَرَتهُ الوَفاةُ: إنَّ شَفاعَتَنا لَن تَنالَ مُستَخِفّا بِالصَّلاةِ؛ هنگامى که در آستانه رحلت قرار گرفت و چون دستور داد بستگانش گرد او جمع شدند، فرمود: کسى که نماز را سبک بشمارد، شفاعت ما هرگز شامل حالش نمى‌شود». آن حضرت در حدیث دیگری به نقل از رسول اکرم (ص) فرمود: «قالَ لیسَ مِنّی مَنِ استَخَفَّ بالصَّلاةِ، لا یَرِدُ عَلَیَّ الحَوضَ، لا و اللّهِ؛ از من نیست کسى که نماز را سبک بشمارد، به خدا قسم، کنار حوض [کوثر] بر من وارد نمى‌شود.»

پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی علیه‌السلام وصیت فرمود: «یا علی! وَ تُقِیمَ الصَّلَاةَ بِوُضُوءٍ سَابِغٍ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ لَا تُؤَخِّرَهَا فَإِنَّ فِی تَأْخِیرِهَا مِنْ‏ غَیْرِ عِلَّةٍ غَضَبَ اللَّهِ عَزَّوَجَل‏؛ یا علی، با وضوی کامل در اول وقت، نماز اقامه کن و نماز را از اول وقتش به تأخیر نینداز، چون تأخیر نماز بدون علت و عذر، خداوند را به خشم خواهد آورد.» (بحار الأنوار، ج 2، ص 154)

امام صادق علیه‌السلام فرمود‌: «إِنَّ فَضْلَ الْوَقْتِ الْأَوَّلِ عَلَى الْآخِرِ کَفَضْلِ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْیَا؛ برتری نماز اول وقت نسبت به آخر وقت، مانند برتری آخرت است نسبت به دنیا.» (کافی، ج 3، ص 274)

نماز اول وقت

قدم به قدم تاشیطان

دام های شیطان

دام هاي شيطان

دام سخت است مگر ياد شود لطف خداي

ورنه آدم نبرد صرفه ز شيطان رجيم

گناه، دام شيطان است و شيطان صياد دل آدمي. صياد اگر بخواهد ماهي بگيرد قلب به کار مي برد و اگر بخواهد دسته جمعي ماهي بگيرد تور به دريا مي اندازد و تور شيطان همان ايجاد شبکه ها و باندها و باند بازي است.

1- دنيا:

يکي از راه هاي فراگير و مستحکم شيطان، دنيا است. «اما مراد از دنيا چيست؟ انسان دو دنيا دارد: يکي ممدوح و يکي مذموم. يکي پسنديده و ديگري ناپسند. دنياي ممدوح يعني آن اموري که انسان را از اطاعت خدا و دوستي او و تحصيل آخرت باز دارد در مقابل هر چه باعث رضا و خشنودي خداي سبحان شود و سبب تقرب و نزديکي به حق تعالي گردد، آخرت است اگر چه به حسب ظاهر از دنيا باشد مثل تجارت، زراعت و … پس علاقه سرچشمه هر خطا و گناهي است مراد دنياي مذموم و ناپسند است و اگر در بعضي روايات به عنوان مزرعي آخرت معرفي شده است مقصود دنياي ممدوح است.

پس بايد بينش خود را نسبت به دنيا يک بينش قرآني کنيم و بدانيم که هر چه تعلق خاطر براي ما به وجود آورد و از خداوند دور و غافل گرداند، دنياست.» (18)

2- هوا پرستي، موثرترين راه نفوذ شيطان:

يکي از مهم ترين ابزار کار شيطان هواپرستي است. «زيرا تا پايگاهي در درون انسان وجود نداشته باشد شيطان قدرت بر وسوسه گري ندارد و پايگاه شيطان چيزي جز هوا پرستي نيست، همان چيزي که خود شيطان به خاطر آن سقوط کرد و از صف فرشتگان و مقام قرب الهي طرد شد. اگر اين شيطان درون با آن شيطان برون هماهنگ نشود و در را براي وارد شدن او نگشايد و خير مقدم نگويد وارد شدن او غير ممکن است.» (19)

3- گاهي از راه عبادت فريب مي دهد:

يکي ديگر از دام هاي شيطان که در واقع از خطرناک ترين آنها محسوب مي شود اين است که راه عبادت انسان را از مسير حق و توجه به خداوند منحرف کرده و دور مي گرداند «يعني گاهي شيطان کلاه سر آدمي مي گذارد به طوري که انسان مي فهمد تا وقتي که کار از کار بگذرد. از اين راه مقدسي او را به امور مباح وا مي دارد تا به حرام و سپس به کفر بکشاند. از اين رو بايد همواره به خدا پناه برد و از دام هاي او آگاهانه خارج شد.

بنابراين بايد کاملاً هوشيار باشيم که به اين دام خطرناک و مهلک شيطاني نيفتيم و متوجه باشيم که گاهي ممکن است شيطان دستور به عبادت و نماز و دعا بدهد در اين جا انسان مومن فريب شيطان را نمي خورد و مي داند اگر عبادت و نمازي هم بايد انجام دهد به دستور محض اطاعت امر خداوند باشد تا بتواند عروج کرده و به مقامات معنوي دست يابد.» (20)

4- زنان:

يکي از دام هاي نيرومند شيطان زنان هستند چنانکه پيامبر اکرم (ص) فرمودند: «النساء جعله الشيطان؛ زنان دام هاي شيطانند.» (21)

«از اين رو قرار گرفتن زن و مرد نا محرم در يک اتاق و فضاي خالي از غير، نهي شديدي شده است. البته اين پيدا است که مراد اين نيست که حقيقت «زن» زير سوال برود زيرا زن مظهر جمال الهي است و از دامان پاک بعضي از زنان مردان بزرگي الهي رشد کردند و دشمنان سرسخت شيطان و دوستدار حقيقي حضرت حق شدند.

بلکه منظور اين است که چون مردان به جنس مخالف خود کشش دارند، شيطان ايشان را به برخي از زنان مفتون مي سازد و آنها را در نظرشان جلوه مي دهد و با فريب دادنشان به محرمات مي اندازد. پس خطرناک ترين دام شيطان جنس زن است مگر زن هايي که عمري مردانه با ابليس مبارزه کرده باشند.» (22)

5- جلوگيري از نيکي به مومنين:

«کسي که مي خواهد عمل خيري درباره برادر ديني خود انجام دهد شيطان دام خود را مي گستراند و او را وسوسه مي کند که مگر او براي توجه کرده که مي خواهي تلافي کند؟ و يا آن که تو خودت امروز بيش از او محتاج اين پول و يا هر چه مورد نظر انسان است هستي بايد توجه داشت که اينگونه اتفاق ها دام هاي شيطان است مبادا پاي خود را در اين دام ها بگذاريم.» (23)

6- دامي براي قضاي کردن نماز:

در حديثي آمده است که: «از تورهاي شيطان خوابيدن است تا اينکه نماز واجب از انسان فوت شود. اين هم دامي است که بسياري از انسان هاي مسلمان گرفتارش مي شوند به خصوص جوانان و به ويژه در شب هاي کوتاه بهار در حاليکه شب را دير خوابيده باشند در آن هنگام شيطان دام خود را مي گستراند و آن قدر وسوسه مي کند تا بستر نرم را ترک نکند و نماز واجب الهي از او فوت شود.» (24)

7- تفرقه:

يکي ديگر از دام ها و راه هاي فريب شيطان تفرقه است. «شيطان هيچ راه و رخنه اي مطمئن تر و موثرتر از ايجاد جدايي بين انسان ها ندارد. هر وقت مي خواهد و انسان را صيد کند اول آن دو را از هم جدا مي کند. شما هر وقت مي خواهيد ناني را مصرف کنيد اول لقمه لقمه اش مي کنيد تا از گلويتان پايين برود. تفرقه مي اندازيد در يک دانه نان و آن را به سي چهل لقمه تقسيم مي کنيد و بعد لقمه اي مي دهيد به دندان او را مي کوبيد و له مي-کنيد بعد به شکلي که خودش مي خواهد در مي آورد تا بتواند ببلعيد. قدم اول خوردن تکه کردن است هر چيز را که نتوانستيد تکه کنيد نخوريد. شيطان هم چنين عمل مي کند و اگر نتوانست جمعيتي را تکه تکه کند مايوس مي شود و مي رود.» (25)

http://old.ido.ir/

کارهای شیطان

«کارهاي شيطان»

شيطان دشمن سعادت انسان است از اين رو در مسير کمين مي کند تا او را فريفته و اغوا کرده به دامش بياندازد. کارها و کمين گاه هاي شيطان متعدد است که به برخي از آنها اشاره مي کنيم.

1- وسوسه:

«نخستين کار شيطان وسوسه است که شايد کارهاي ديگر او نيز به همين امر باز مي گردد و اين کاري است که در مورد آدم و حوا عليه السلام انجام داد و باعث خروج آنها از بهشت گرديد.» (4)

2- زينت دادن گناه و کارهاي زشت (تسويل):

«از کارهاي ديگر شيطان که سرلوحه برنامه هاي اوست، زينت دادن کارهاي بد در نظر آدميان است يعني بر اثر گناهان بسيار، قلب انسان تيره و سخت و روح آنها انعطاف پذير شده و شيطان با استفاده از روح هواپرستي اعمالش را در نظرش زينت داده و هر عمل زشتي را که انجام دهد زيبا و هر کار خلافي را صواب مي پندارد. زينت 46 مرتبه در قرآن به کار رفته است و بر دو نوع است: ممدوح و مذموم و اکثر قريب به اتفاق آيات در رابطه با زينت مذموم است.» (5)

3- دزدي ايمان و خراب کردن عمل:

«کار ديگر شيطان اين است که تا مي تواند نگذارد که فرزندان آدم (ع) کسي به قرب الهي برسد و به مقامات عاليه انساني دست يابد او از همان اول تا قيام قيامت در تلاش است که اصل ايمان را بگيرد وگرنه کاري مي کند که ايمان آدمي را ضعيف و کمتر کند و اگر از راه ايمان نتوانست وارد شود در باب فساد، عمل خودش را انجام مي دهد سپس اگر فرشته، خدمت گزار مقام انسان است، شيطان راهزن اوست.» (6)

4- ايجاد فراموشي در انسان:

«کار ديگر شيطان ايجاد فراموشي در انسان است. وسايلي بر مي انگيزد که آدمي غافل شده و ياد خدا را فراموش کند. لحظه اي غفلت از شيطان، غفلت از ياد و ذکر خدا را به دنبال دارد. حضرت يوسف (ع) در تعبير خواب يکي از دو رفيق زندانيش گفته بود: تو به همين زودي آزاد مي شوي و به او سفارش کرد اسمي از حضرت پيش پادشاه بياورد تا بلکه بي گناهي آن اثبات شود ولي آن غلام پس از آزادي فراموش کرد که سفارش يوسف را به گوش پادشاه برساند و اين باعث شد که حضرت به سبب فراموشي چند سال ديگر در زندان بماند.» (7)

5- نزغ و فساد انگيزي:

«يکي ديگر از کارهاي پليد شيطان اين است که براي رسيدن به اهداف خود در بين مردم فساد انگيزي مي کند نزغ به معني وارد شدن در کاري به قصد فساد و افساد است و مداخله در امري براي خرابکاري کردن مي باشد. چنانکه در آيه اي ديگر به پيامبر خود به هنگام نزغ شيطان دستور استعاذه مي دهد:» (8) و مي فرمايد: «و اما ينزغنک من الشيطان نزغ فاستعذ بالله انه سميع عليم.» (9)

6- وعده دادن به انسان:

«کار ديگر شيطان وعده دادن به انسان و دعوت کردن او به سوي بدي هاست. «از صحنه هاي دوزخ يکي همين است که چون مردم وارد مي شوند و در مي يابند که جايگاهشان دوزخ است با هم مجادله مي کنند و هر يک مي گويد تقصير ديگري بود و همه مي گويند تقصير شيطان بود و گويي شيطان را به محاکمه مي کشند اما شيطان به آنها مي گويد: من بر شما سلطه اي نداشتم فقط دعوتتان مي کردم و شما هم لبيک مي گفتيد.»

پس هر چند که دعوت مردم به وسيله شيطان به سوي شرک و معصيت به اذن خداست ولي صرف دعوت است و تسلط نيست يعني خداوند شيطان را بر ما مسلط نکرده است چون دعوت کردن به کاري حقيقتش تسلط دعوت کننده بر کاري که ديگران را به آن دعوت کرده نمي باشد اگر چه شخص دعوت کننده يک نوع تسلطي بر اصل دعوت پيدا کند.

لذا به دنبال نفي سلطنت خويش بر مردم اين نتيجه را مي گيرد که: «فلا تلوموني ولو مرا انفسکم؛ اختيارتان به دست خودتان بود خودتان کرديد که لعنت بر خودتان باد.» (10)

7- مشارکت در اموال و اولاد مردم:

«يکي ديگر از کارهاي شيطان مشارکت در اموال و اولاد است «يعني کاري که اموال و اولاد را به حرام آميخته مي کند، چنانکه در قرآن کريم مي خوانيم: «و شارکهم في الاموال و الاولاد؛ در اموال و اولادشان شرکت کن.» (11)

«شرکت کردن شيطان با آدمي در مال و فرزند سهم بردن از منفعت و اختصاص است. مثل اينکه آدمي را وادار کند به تحصيل مال که خداوند آن را مايه رفع حاجات آدمي قرار داده از راه حرام: زيرا در اين صورت هم آدمي از آن مال منتفع شده به غرض طبيعي خود نايل مي شود و هم شيطان به غرض خود رسيده است و يا آن که از راه حلال کسب بکند و ليکن در معصيت به کار بزند و در اطاعت خدا صرف نکند، پس هر دو از آن مال منتفع شده اند، با اينکه او از رحمت خدا تهي دست است و يا آن که از راه حرام فرزندي براي آدمي بدنيا آيد و يا از راه حلال به دنيا آيد وليکن به تربيت ديني و صالح تربيتش نکند و به آداب خدايي مودبش نسازد در نتيجه سهمي از آن فرزند را براي شيطان قرار داده و سهمي را براي خودش، و همچنين است چيزهاي ديگر.» (12)

8- نجواي شيطاني:

«يکي ديگر از کارهاي شيطان اين است که در خواب يا بيداري به انسان چيزهايي را القا مي کند که وي را محزون نمايد. زيرا وقتي شيطان با کوشش زيادي که در اغواي مومنين از خود نشان مي دهد نتوانست مومن متق از طريق حق و حقيقت منحرف گرداند و حواس او را به خود جذب نمايد در خواب يا در بيداري چيزهايي به قلب وي القا مي کند. به خصوص در خواب که عقل آدمي به طور موقت قوايش را رها مي نمايد و براي استراحت بدن، حواس را به خود وا مي گذارد آن وقت شيطان بيشتر تسلط پيدا مي کند و به طور نجوا چيزهايي را به او القا مي نمايد تا از توجه به حق تعالي او را باز داشته و به خود مشغول دارد.» (13)

9- امر به فحشا و منکر:

«يکي ديگر از کارهاي شيطان که بعضي آن را از علائم کارها و وساوس شيطاني محسوب کرده اند امر به فحشا و بدي است. براي مبارزه با اين دسيسه شيطاني بايد نخست وسوسه ها را ريشه کن کند زيرا نفوذ افکار و اعمال شيطاني گاهي به صورت تدريجي و کمرنگ است و اگر در همان گام هاي نخست کنترل نشود، وقتي انسان متوجه مي گردد که کار از کار گذشته است بنابراين هنگامي که نخستين وسوسه هاي اشاعه فحشا يا هر گناه ديگر آشکار مي شود بايد همان جا در مقابل آن ايستاده تا آلودگي گسترش نيابد.» (14)

10- ايجاد دشمني بين مردم با شراب و قمار:

«خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايد: «يا ايها الذين امنوا ايها الحمد و الميسر و الانصاب و الازلام و حبس من عمل الشيطان …؛اي کساني که ايمان آورده ايد، جز اين نيست که شراب و قمار و بت ها يا سنگ هايي که براي قرباني نصب شده و چوبه هاي ترعه پليد و از عمل شيطان است.» (15)

«رجس» و شيطاني بودن شراب و ساير امور مذکر در آيه از اين جهت است که اين ها کار آدمي را به ارتکاب اعمال زشتي که خصوص به شيطان است مي کشانند و شيطان هم جز اين کاري ندارد که وسوسه هاي خود را در دلها راه داده و گمراه کند.

پس اينکه گفته شد اين امور از عمل شيطانند يا هم رجس و هم از عمل شيطانند براي اين است که شيطان هيچ غرضي از اين اعمال خود يعني خمرو مسير ندارد، مگر ايجاد دشمني و خشم بين شما و اين که به اين وسيله شما را به تجاوز از حدود خدا و دشمني با يکديگر وادار مي کند و در نتيجه به وسيله همين شراب و قمار و انصاب و ازلام شما را از ذکر خدا و نماز باز دارد.

عمل شيطان و وسوسه هاي او يک ويژگي ها و خصوصياتي دارد که هر کس مي تواند آن را درک کند زيرا انسان ذاتا از آن متنفر است يعني اگر خوب توجه و عنايت نمايد، فطرت آدمي نزديک شدن به آنها را جايز نمي داند و اگر احياناض افرادي هستند که مرتکب اين اعمال شيطاني مي شوند به خاطر پيروي از اوامر شيطان و اطاعت از نفس است.» (16)

11- هجوم در وقت احتضار:

«يکي ديگر از کارهايي که شيطان سعي و تلاش بسياري را صرف آن مي کند اين است که در وقت احتضار انسان را وادار به کفر مي کند و در دينش تشکيک بيندازد.

امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايد: « هيچ کس در زمان حضور مرگ نيست مگر اين که ابليس بعضي از شياطين را بر او موکل مي کند تا او را به کفر وادار کنند و در دينش تشکيک بيندازند تا اين که روح از بدنش مفارقت کند اگر محتضر مومن باشد قدرت ندارد ايمان او را زايل کند و يا او را به شک بيندازد پس در هنگام مرگ شخص محتضر کلمه شهادتين را به ايشان تلقين کنيد تا آن که روح جدا شود.» (17)

برای مشاهده ی منابع به این ادرس رجوع کنید

http://old.ido.ir/